تقریبا 11 سال پیش همه چیز را از دست دادم شغل و روابط و … .
کاملا گم شده بودم. خوشبختانه پارتنرم به من پیشنهاد داد بیام
و با هم زندگی کنیم اما به یک شرط:
که من کار کنم و زندگیم رو جمع و جور کنم.
خوب مشکل من خیلی بزرگ بنظر میرسید
و من کاملا سردرگم بودم اما نمیدونم از کجا یک دفعه تصمیم گرفتم عضو برنامه ورزشی آنلاین بشم و دویدن رو شروع کنم.
برنامه من در ابتدا 60 ثانیه دویدن و 90 ثانیه راه رفتن برای 20 دقیقه تکرار بود.
اینکار انقدر برای من ساده بود که نمیتونستم حتی بهش بگم چالش!
اما حس موفقیت به من میداد.
منظورم اینه که “من انجامش دادم!
” من این کار را کامل به پایان رساندم.
و اینگونه از اون حالت “درمانده” یکم فاصله گرفتم.
دقیقا اینجا بود که کلید انجام هر کار بزرگ و پر استرس در زندگی رو متوجه شدم:
شما باید کوچکترین چیزی که شما رو به سمت هدف سوق میده پیدا کنید،
در حالی که هم کوچیک باشه و هم لذت بخش.
کامل کردن این کار به شما حس موفقیت سریع میدهد، و باعث میشه روز بعد هم ادامه بدید.
من آن را حداقل انگیزه محرک (the Minimum Viable Motivator)می نامم.
وقتی مرتبا به خود قول میدید و آن را انجام نمیدید،
انگیزه گرفتن شما از اهداف متوقف میشود،
چون مغز شما دیده بارها و بارها زیر قول خود زدید.
ولی زمانی که روی حداقل انگیزه محرک تمرکز میکنید،
نیروی حرکت آنی را بکار (momentum)
گرفته اید و نمیتوانید ضرر کنید.
چگونه حداقل انگیزه محرک را به کار بگیریم؟
1. یک هدف بزرگ و چالش برانگیز را انتخاب کنید،
آن را به قسمت های کوچک و ساده ای که از کنار هم قرار دادن آنها عادت دلخواهی ایجاد میشود تقسیم کنید.
حواستون باشه با دیدن هر قسمت، جمله “خیلی سخته” به ذهنتون نیاد چون انجامش نمیدید.
مثلا برای کتاب خواندن از روزی 5 دقیقه شروع کنید
2. وقتی حداقل انگیزه محرک را کامل کردید، حتی اگر میخواستید ادامه بدید،
این اشتیاق را برای فردا حفظ کنید و بذارید فردا به شما انگیزه بده.
3. جشن بگیرید، این قسمت مهمیه. شما دونده هستید، شما یک کتاب خوان هستید،
بله حتی با 20 دقیقه دویدن یا 5 دقیقه کتاب خواندن.
شما اشتباه نمیگید.